دکل ابوذر ...

غلامحسین افشردی

دکل ابوذر ...

غلامحسین افشردی

یاربّ/سلام ... یه دکل تنهای تنها در بیابونهای شرق کارون منو به یاد تنهایی و غربت ابوذر در صحرای ربذه انداخت ، این شد که اسم اون دکل رو گذاشتم دکل ابوذر ...

بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله


یا زهرا س

الا ای چاه یارم را گرفتند

گلم عشقم بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی

همه دار و ندارم را گرفتند

دگر پروانه بال و پر ندارد

نه بال و پر که خاکستر ندارد

مفسرها! همه با خون نویسید

که قرآن علی کوثر ندارد

می کشد آتش از در زبانه

دشمن ستاده با تازیانه

خداکند در پشت در زهرا نیاید

اکنون که می آید بگو تنها نیاید ...

خورشید خانه ام آرام می رود/ با صورتی نیلی گمنام می رود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۳
غلامحسین افشردی